یادداشت دکتر علیزاده امامزاده رئیس شورای اسلامی شهرارومیه ودکترسیامک مختاری در خصوص امام موسی صدر (برگرفته از وبلاگ عرشیا یادداشتهای دکتر علیزاده امامزاده و سیامک مختاری)
بـاز آ کـه در فراق تو چشم امید وار چون گوش روزه دار به الله اکبر است
این روزها [و مشخّصا نهم شهریور]مقارن با چهل و یکمین سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی میباشد [که برای شرکت در جشن انقلاب لیبی در سوم شهریور ۱۳۵۷ (۲۵ آگوست ۱۹۷۸) وارد این کشور شد و قصد داشت پس از چند روز این کشور را به قصد ایتالیا ترک کند اما در نهم شهریور 57 ربوده و ناپدید شد] کسی که اگر نگوئیم برترین ولی به واقع یکی از شاخصترین مبلّغان و مروّجان قرائت رحمانی از دین بود و آنچه میگفت در عمل نیز به کار میبست. بر این بود «به جای شمشیر کشیدن روی تاریکی چراغی برافروزد» و به جِدّ بر این باور بود که:
تـیـغ حلم از تیغ آهن تیزتر بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر
مثنوی معنوی، دفتر اول
بدی را با خوبی دفع میکرد و بد را جذب! آنگونه که خداوند در مصحف شریف فرماید: «وَ لا تَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى، هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذى بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَ نَّهُ وَلىٌّ حَمیمٌ وَ ما یُلَقّاها إِلاَّ الَّذینَ صَبَروا و ما یُلَقّاها إِلاّ ذو حَظٍّ عَظیمٍ» ؛(هرگز خوبى و بدى یکسان نیست، بدى را با خوبى دفع کن تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمى شوند. امّا جز کسانى که داراى صبر و استقامتند به این مقام نمىرسند، و جز کسانى که بهره عظیمى [از ایمان و تقوا] دارند به آن نایل نمیگردند) ، (سوره فصلت، آیه ۳۴ و۳۵)
رسول گرامی (ص) نیز فرماید: «ثَلاثٌ مَنْ لَمْ تَکُنْ فیهِ فَلَیْسَ مِنّى وَ لا مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. قیلَ: یا رَسولَ اللّهِ، وَ ما هُنَّ؟ قالَ: حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ وَ حُسْنُ خُلْقٍ یَعیشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ» ؛ (سه چیز است که هر کس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها کدامند؟ فرمودند: بردبارى که به وسیله آن جهالت نادان را دفع کند، اخلاق خوش که با آن در میان مردم زندگى کند و پارسایى که او را از نافرمانى خدا باز دارد.)، (صدوق، خصال، ص: ۱۴۵)
و آن عزیز، به این سه فضیلت در کنار سایر مکارم محمودش به کمال آراسته بود.
حسن یوسف، دم عیسی، ید بیضا داری آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
امیر خسرو دهلوی
مرغ جبری را سخن از جبر و «با مرغ پر بشکسته، سخن از صبر» میگفت آنگونه که مولانا گوید:
ای سـلیـمـان در مـیـان زاغ و بـاز حلم حق شو با همه مرغان بساز
ای دو صد بلقیس حلمت را زبون کـه اهـد قـومـی انـهـم لایـعـلمون
مــــــــرغ جـبـری را زبــــان جبر گو مــــرغ پــر اشکستـه را از صبر گو
مـرغ صابر را تو خوش دار و معاف مـــرغ عـنـقـا رابخوان اوصاف قاف
مثنوی معنوی، دفتر چهارم
جاذبه افسون کنندهاش که پهلو به سِحر میزد دافعه را بینمود ساخته بود و خالقش صورت و سیرت را در وی جمع آورده بود که:
لیس علی الله بمستنکر ان یجمع العالم فی واحد
ابو نواس
زنده یاد سید صادق طباطبائی [خواهرزاده امام موسی صدر] گوید: شبی در منزل حبیب الله بدیعی مهمان بودیم و پس از شام و مقداری صحبت به منزل بر میگشتیم که عبدالوهاب شهیدی استاد آواز و موسیقی سنّتی خواست مرا به منزل رساند، پس از راه افتادن گفت: عذر خواهی میکنم که ماشینم کهنه است، گفتم: ان شا الله یک ماشین تازه و نو میخرید، گفت: راستش یک بار امام موسی صدر سوار این ماشین شده و برای همین به هیچ قیمت نمیتوانم از این ماشین دل بکَنم!
بزرگ بود/ و از اهالی امروز بود/و با تمام افقهای باز نسبت داشت/و لحن آب و زمین را چه خوب میفهمید/... و دست هاش /هوای صاف سخاوت را/ورق زد/و مهربانی را/به سمت ما کوچاند. /به شکل خلوت خود بود/ و عاشقانهترین انحنای وقت خودش را/برای آینه تفسیر کرد/و او به شیوه باران پر از طراوت تکرار بود. /و او به سبک درخت/ میان عافیت نور منتشر میشد.
سهراب سپهری، حجم سبز
نماد روا داری ودیگر پذیری بود و منادی کرامت انسان : «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني آدَمَ » ، (اسراء ،۷۰)
انسان بما هُوَ انسان برایش محترم بود و مهمترین دلمشغولیاش همزیستی مسالمت آمیز و همدلانه پیروان ادیان در کنارِ هم.
امروزه و با این وضعیت اسف بار که تنگ نظری و تعصّبات ویرانگر اسباب پدید آمدن فرقههای دینی خونریز و بیرحمی را فراهم آورده که به راحتیِ آب خوردن انسانی را به قتل میرسانند و خرسند و حتی خدا را شاکر از برخوردارشدن از چنین توفیقی هستند! به وجود انسانهائی مانند وی به شدّت نیازمندیم، انسانهائی از آن سنخ که «باید باشند و نیستند » میارزد که با چراغ دنبال چنین انسانهائی گشت ، ردّی از آنها یافت و با اصرار و التماس از آنها خواست که : بیائید و حضور خدای مهربان را در بین انسانها پررنگتر سازید ! خدائی که« سبقت رحمته امام غضبه ».در سالهای اخیر و پس از سقوط حاکم خرد ستیز لیبی ، که پرسش از وضعیت امام موسی صدر جدیتر مطرح شده بارها این آیه شریفه از سوره مبارکه" طه" برایم تداعی شده است که: «ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ يَا مُوسَىٰ»؛(طه، ۴۰) و به دعا از حضرت معبود «جلت حکمته» خواستهام که آن ذخیره الهی را به موطن و خانوادهاش باز گرداند که:«إِنَّهُ عَلى رَجْعِهِ لَقادِرٌ» ؛(طارق، ۸) «و ما ذلک علی الله بعزیز»، (ابراهیم، ۲۰)
و بارها این بیت معروف از لسان الغیب راخواندهام:
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
دیوان حافظ، غزل: ۲۷۷
در احادیث قدسی آمده است که خداوند میفرماید: «انا عند ظن عبدی المومن بی»
پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده: «حَسّنو بالله ظنونکم» همواره به خدا خوش گمان باشید!
خانواده و دختران امام موسی همچنان به بازگشتش امیدوارند، بعضی از دوستان از برادر دانشمند و با تقوای وی ؛ آیت الله آقا سید رضا صدر (ره) که خود تندیس علم و اخلاق بوده نقل میکنند که بارها میگفت: خدایا به حرمت موسی بن جعفر (ع) موسای ما را باز گردان! هر چند بسیاری پس از قریب به چهار دهه بازگشتش را بعید میدانند ولی در مصحف شریف بارها فرموده: «إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» ؛(حدید؛22) و نیز : «فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» ؛(یوسف، ۶۴).
صـبـر آرد آرزو را نـه شـتـاب صبر کن والله اعلم بالصواب
مثنوی معنوی، دفتر اول
قاضی «حسن الشامی» گزارشگر ویژه کمیته پیگیری قضیه امام موسی صدر و همراهانش تاکید دارد که ناپدید شدن امام موسی ، دلیلی بر وفاتش نیست ؛ بلکه روایتهای موثّقی وجود دارد که نشان می دهد وی زنده و حالش نیز خوب است و در طول این سالها به چند زندان منتقل شده که آخرین آنها در سال ۲۰۱۱ میلادی بوده است .
امسال نهم شهریور سالروز ربوده شدن امام موسی ؛ با روز دعا و نیایش ؛ روز راز گوئی و نیازخواهی ؛روز عرفه ؛ مصادف شده است.دخترِ همچنان چشم به راه امام موسی خواسته است : در این روز مبارک برای بازگشت امام موسی هم دعا کنید!
چو در میان مراد آورید دست امید ز عهد صحبت ما در میانه یاد آرید
دیوان حافظ ؛ غزل:241
«یا مُقَیِّضَ الرَّکْبِ لِیُوسُفَ فِى الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّهِ مَلِکاً یا ر ادَّهُ عَلى یَعْقُوبَ بَعْدَ اَنِ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوى عَنْ اَیُّوبَ وَمُمْسِکَ یَدَىْ اِبْرهیمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کِبَرِ سِنِّهِ وَفَنآءِ عُمُرِهِ یا مَنِ اسْتَجابَ لِزَکَرِیّا فَوَهَبَ لَهُ یَحْیى وَلَمْ یَدَعْهُ فَرْداً وَحیداً یا مَنْ اَخْرَجَ یُونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ یا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِبَنىَّ اِسْرآئی لَ فَاَنْجاهُمْ وَجَعَلَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ مِنَ الْمُغْرَقینَ یا مَنْ اَرْسَلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِهِ یا مَنْ لَمْ یَعْجَلْ عَلى مَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَهَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ وَقَدْ غَدَوْا فى نِعْمَتِهِیَاْکُلُونَ رِزْقَهُ» ،(اى آماده كننده كاروان براى نجات يوسف در سرزمين بى آب و گياه ،و خارج كننده اش از چاه ،و قراردهنده اش بر تخت پادشاهى پس از دوره بندگى ! اى برگرداننده يوسف به نزد يعقوب،پس از انكه دو چشمش از اندوه نابينا شد،و دلش آكنده از غم بود،اى برطرف كننده بدحالى و گرفتارى از ايوب ،اى گيرنده دستهاى ابراهيم از بريدن سر فرزندش ،پس از سنّ پيرى،و به پايان آمدن عمرش ! اى كه دعاى زكرّيا را اجابت كرد و يحيى را به او بخشيد و او را يگانه و تنها وا نگذاشت ، اى كه يونس را از دل ماهى به در آورد ،اى كه دريا را براى بنى اسراييل شكافت و آنان را نجات داد ،و فرعون و لشگريانش را از غرق شدگان قرار داد !اى كه بادها را مژده دهندگانى پيشاپيش باران رحمتش فرستاد ،اى كه بر عذاب نافرمانان از بندگانش شتاب نورزد ،اى آنكه ساحران روزگار موسى را از ورطه هلاكت رهانيد ،پس از ساليان طولانى كه در انكار حق بودند،و در عين حال تنعمّ به نعمت او رزقش را مى خوردند) ؛(دعای عرفه)
شاید امیدواری همواره خوب نباشد ولی ناامیدی هماره بد است
انبیا گفتند نومیدی بدست فضل و رحمتهای باری بیحدست
از چنین محسن نشاید ناامید دست در فتراک این رحمت زنید
ای بسا کارا که اول صعب گشت بعد از آن بگشاده شد سختی گذشت
بعد نومیدی بسی اومیدهاست از پس ظلمت بسی خورشیدهاست
مثنوی معنوی؛ دفتر سوم
و اینجا و معطوف به این مورد امید همیشه خوب است و حتی خیال و تصور از دست دادن چنان گوهری به غایت تاسف انگیز «بلرزم چون بیندیشم ز هجران»
جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف میشکند بازارش
دیوان حافظ؛ غزل: ۲۷۷
فرجام مقال، دعائی ماثور و امید بخش که از سَمیّ و صدیق دیرین امام موسی صدر، عالم بلندمرتبه آیت الله سید موسی شبیری زنجانی یاد دارم: «يا مَنْ اِذا تَضايَقَتِ اْلاُمُورُ فَتَحَ لَنا باباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَيْهِ اْلاَوْهامُ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لِاُمُوريَ الْمُتَضايَقَةِ باباً لَمْ يُذْهَبْ اِلَيْهِ وَهْمٌ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ»؛(اي آنکه پس از بسته شدن کارها راه گشايشي از براي ما ميگشايد که اوهام بدان راه ندارد، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و براي اموري که مرا در تنگنا قرار داده راه گشايشي قرارده که انديشهاي بدان راهندارد، اي مهربانترين مهربانان)
جــمـالـت آفــتــاب هــر نـظــربــاد ز خـوبـی روی خـوبـت خوبتر باد
مرا با توست هر دم تازه عشقی تورا هر ساعتی حسن دگر باد
دیوان حافظ ؛ غزل:104