:

کسی که نهان و آشکار٬ و کردار و گفتارش تفاوتی نکند٬ به راستی امانتش را ادا و عبادتش را خالص کرده است.


پرتال اطلاع رسانی شورای اسلامی شهر ارومیه
اخبار و رویداد ها
دکتر محمدرضا علیزاده امامزاده:عید فطر؛ جشن بزرگداشت روز الست

دکتر محمدرضا علیزاده امامزاده:عید فطر؛ جشن بزرگداشت روز الست

نویسنده: آقای نصیرپور/دوشنبه, 06 مرداد,1393/دسته ها: مقالات

رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه

بسمه تعالی

عید فطر: جشن بزرگداشت روز الست

نویسنده:

دکتر محمدرضا علیزاده امامزاده

عید فطر یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان بدون توجه به مذهب و مکتب فلسفی است، عیدی است که همه مسلمانان جهان، بعد از یک ماه جهاد وتلاش برای تزکیه روح و نفس، این روز را جشن می گیرند؛ این روز یکی از روزهایی است که اندیشمندان و فقهای جهان اسلام، مطالب زیادی را در فلسفه، چرایی و آداب برپایی آن بیان داشته¬اند.  اما آنچه که مقصود است در این نوشتار مطرح گردد، دورنما و تصویری از بزرگی و عظمت این روز است که احساس می شود در مطالبی که تاکنون از زبان علما بیان شده به این مهم اشاره نشده است و شاید بتوان به این طریق عظمت این روز را از زاویه¬ای دیگر بهتر شناساند.

برای بهتر روشن شدن موضوع ابتدا مختصری از اهم مباحثی که تاکنون توسط اندیشمندان دیگر، در باب عید فطر منتشر شده بیان می شود و سپس آنچه که مقصود است به طور اجمال بیان خواهد شد:

با بررسی متون قرآنی و روایات، محققان واژه «عید» را برگرفته از ریشه عود دانسته و معناى آن را «بازگشت» می دانند، اینکه بازگشت به «کجا» یا «چه چیزی؟» آن را به «فطر» منتسب می دهند که از فطرت‏ گرفته شده و به معناى «سرشت» است. و تقریبا قریب به علمای اسلام معتقد هستند که «عید فطر» یعنی بازگشت به «آفرینش و خلقت اولیه» و در تبیین چرایی نامگذاری عید پایانی رمضان با عنوان فطر معتقد هستند که «پس از یک ماه فرصت استثنایی ماه مبارک رمضان که از طریق روزه داری و دیگر عبادات و مستحبات در سحر، نیمه شب و دیگر اوقات شبانه روز، به ویژه شب های احیاء که یکی از آنها لیله القدر است، حاصل شده، انسان مومن که آگاهانه آماده تغییر و تحول شده و آهنگ حرکت را آغاز کرده است می تواند هجرت کرده و با خانه تکانی لباس کهنه ای که در طول یک سال زنگار به خود گرفته است را از قامت نفس خارج کند. انسان روزه¬دار پس از یک ماه جهاد و امساک از خوردن و آشامیدن و ترک محرمات و مبادرت به انجام واجبات و مستحبات، در واقع به معصومیت دوران ولادت باز می گردد؛ یعنی زمانی که تکلیفی نداشته و وجودش به گناهان آلوده نشده است؛ بنابراین فطر یعنی بازگشت به فطرت اولیه و خدایی که در آن خداپرستی، معنویت، توجه به ارزش ها و دوری از گناهان و آلودگی ها موج می زند»

و صد البته امت مسلمان هم برای تکمیل این فرآیندِ بازگشت به دوران عاری از آلودگی ¬های فطری و سرشت پاک و بدون زنگار، دستی هم در اموال دنیوی خود برده و با اهدای مقداری از اموال خود تحت عنوان زکات فطر و صدقات دادن، ضمن اطاعت از دستورات و فرمانهای خدای سبحان، در کنار پاکیزه شدن جان، اموال خود را نیز پاکیزه می نمایند. و با تاسی از آیه (14) سوره مبارکه اعلی «قد افلح من تزکٌی»  تلاش می کنند تا با پاک کردن دل و نیز اموال خود، راه رستگاری را پیشه کنند.

در واقع بعضی از آداب و رفتارهای واجب و مستحب روز عید فطر از قبیل غسل عید، تکبیر خواندن، نماز خواندن، عطر زدن و مسواک کردن کینه¬ها و عداوت ها را کنار گذاشتن، به بیماران و خانواده¬هایی که عزیزان خود را از دست داده اند سرزدن، و غیره در راستای این مفاهیم قابل تبیین می¬باشند.

البته در بعضی از متون دینی نیز به آیه 114 سوره مائده استناد می کنند و می گویند که در قرآن مجید كلمه «عید» یك بار آمده، و در رابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون است، به این ترتیب كه: آن شاگردان مخصوص براى تكمیل ایمان خود به عیسى(ع) گفتند: «آیا پروردگار تو مى‏تواند غذایى از آسمان (مائده) براى ما بفرستد؟». حضرت عیسى(ع) از این تقاضا كه بوى شك و تردید مى‏داد، نگران شد و به‏ آنها فرمود: «از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى حضرت عیسى(ع) دریافت كه‏ مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا در پرتو دیدارآن، قلبشان پاك ‏و سرشار از اطمینان و یقین گردد، ازاین رو به خدا عرض كرد: «اللهم ربنا انزل‏علینا مائده من السماء تكون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منك؛ (3) خداوندا! مائده‏اى از آسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانه‏اى ازتو».

و بر این اساس روز نزول مائده را به روز بازگشت ‏به پیروزى و پاكى و ایمان به خدا تفسیر می نمایند که حضرت مسیح (ع) آن را «عید» نامیده است و معتقد هستند كه در قرآن كلمه «عید» به عنوان تكمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین كه اساس خودسازى است.

اما سوالی که در اینجا مطرح می شود و با پاسخگویی به آن به یک واقعه ازلی زندگی انسان¬ها اشاره می گردد این است که «پس چرا این روز را جشن می گیریم؟ چرا در کنار تکبیر گفتن، جو معنوی ایجاد کردن، ذکات اموال دادن، و غیره، سرور و شادی می¬کنیم؟ آیا می توان آماده ساختن روح و جسم را برای زدودن از هر نوع گناهی، عامل جشن گرفتن دانست؟ آیا بازگشت به فطرت و صافی و سادگی روح را می توان عاملی برای جشن دانست؟»

درست است که همه این موارد ذکر شده به خودی خود آنقدر مهم و باارزش و بزرگ هستند که برای آنها جشن و شادی بگیریم اما به نظر من عاملی بزرگتر و مهمتر از این موارد می تواند ما را به برگزاری جشن و سرور مجاب نماید:

اگر در این روز به طور محاط، و از بالا به اوضاع و احوال آدمیان خوب بنگریم، طوری که لبیک گویان بوده، وجود خود را با غسل از هر گونه ناپاکی جسمانی پاک کرده و با گشودن درهای دل خود و بیرون راندن کینه و عداوت آن را برای هوای پاک روحانی و معنویت آماده می¬سازند و همه پر جنب و جوش به سمت نماز خواندن و اطاعت خداوند سبحان به مساجد هجوم می آورند، در کنار این همه فلسفه¬ای که برای این روز بیان داشته¬اند،  این واقعه می تواند ما را به یاد و خاطره پیمان و عهد روز الست بیاندازد، روزی که همه سرتاپا پر از شوق در محضر خدا جمع شدیم وعبادت گویان،  با خدای خود عهد و پیمان بستیم که همواره او را عبادت کنیم و به غیر از او را نپرستیم؛

همچنین با الهام از این نکته ظریف که وقایع و رویدادهای بزرگ به هیچ وجه از اذهان، دلها و خاطره¬ها پاک نمی گردند و یا به عبارت دیگر، انسانها برای مبارزه با آفت بزرگ یادها- یعنی فراموشی- ترفندهایی برای به خاطر آوری به کار می گیرند، در این مورد و نیز در آیین بزرگ اسلام نیز که کاملترین نزول آسمانی برای رهنمود بشریت است،  و خداوند نیز در جای جای قرآن کریم، یاد عهد و پیمانی که در روز الست با او بستیم را متذکر شده و یادآوری می نماید و آنجا که می فرمایند:

«... وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» و به پیمان من وفا کنید، تا به پیمان شما وفا کن .

 آیا در این روز که بعد از یک ماه خودسازی نفس و روح، و پرهیز از بزهکاری وگناهکاری و انحراف از جاده‌ي مستقیم الهی‌،که به فطرت اولیه خود یعنی روانی پاک و عاری از گناهی بازگشته ایم و برای کامل کردن این فرآیند، با اهدای ذکات فطر، اموال و دارایی های خود را نیز پاک می کنیم، یادآوری چه چیزی سرور و شادی را در وجودمان تازه می کند؟

اگر خاطرمان باشد بر طبق آیات مبینه قرآن کریم در آن روز آدم و آدمیزاد، سرشار از شور و شوق الهی، و پرجنب و جوش، با خدای خود عهد و پیمان ازلی اطاعت و پرستش او را می بندند. از این رو بر اساس آنچه که بیان شد می توان موارد زیر را به عنوان نتیجه گیری خلاصه نمود:

الف) اینکه این روز را عید می نمامیم، درست است که عید به معنای بازگشت است ولی این بازگشت به جای بازگشت به فطرت پاک و سرشت، بازگشت به پیمان فطری روز الست آدمیان، تبیین بهتری می دهد.

ب) اینکه در این روز زکات فطره می دهیم، و در کنار اینکه خود را از نظر روحی و روانی و جسمانی آماده کرده¬ایم، از نظر دنیوی نیز اموال خود را پاک و تطهیر می کنیم ؛ و یادآور نعمتهایی می شویم که خداوند در آن روز الست به ما پیمان و وعده داد که در قبال پرستش وی و نیز شکر نعمتهای او، همواره ما را راهنمایی نموده و نعمتهای خود را بر ما ارزانی دارد.

ج) اینکه در این روز جشن می گیریم، این جشن نه به منزله پاک کردن روح و روان بلکه به منزله تمثیلی از جنب و جوش و سرور و شادی روز الست است که مشعوف از این بودیم که با خدای تبارک و تعالی پیمان بستیم و او پشتیبان ما خواهد بود و ما عبد او؛ و در این روز سرازپا نمی شناختیم و اینک نیز با جشن و سرور و شامانی و شعف آن روز را دوباره برای خود و فطرت پنهانی و درونی خود و جهانیان تکرار می کنیم.

د) در این روز، لبیک گویی خود برزگترین دلیل بر یادآوری روز الست است روزی که عهد بستیم با غیر از او کسی را و چیزی را پرستش نکنیم و حالا با لبیک گویی آن روز را بهتر بر روح و روان خود متذکر می شویم. و با جشن و شادی می کنیم که شاید افکار زنگ زده ما، به این طریق جشن و شادی آن روز را تا حدودی به خاطر بیاورد.

انشاءالله

تعداد نمایش ها (978)/نظرات (0)

کلمات کلیدی:

نوشتن یک نظر

This form collects your name, email, IP address and content so that we can keep track of the comments placed on the website. For more info check our Privacy Policy and Terms Of Use where you will get more info on where, how and why we store your data.
افزودن نظر
آمار بازدید
دی ان ان