فرهنگ تعامل ، بنیان توسعه شهریست
یادداشت : مهندس محمد خالد حاتمی نایب رئیس کمیسیون سرمایه گذاری ، مشارکت و گردشگریشورای اسلامی شهر ارومیه
یکی از ویژگیهای ارتباط، هدفمندی آن است و طرفین ارتباط میخواهند از ارتباط خود نتیجه ای مطلوب بگیرند.
فرهنگ تعامل متاسفانه در بسیاری از موارد با تعامل فرهنگی حتی از طرف اصحاب رسانه اشتباه گرفته و بر این اساس آنرا تعبیر و تفسیر میکردند، در مراجعه به لغتنامه ها نیز توضیح و تفسیر کلمه تعامل بسیار اندک و استاد دهخدا به همین یک جمله و توضیحی عربی_فارسی بسنده کرده است، "تعامل . [ ت َ م ُ ] (ع مص ) با یکدیگر داد و ستد کردن" و استاد معین حتی این کلمه را در فرهنگ خود نیاورده است و این در حالیست که این کلمه در ادبیات فارسی بسیارکاربرد داشته و هر روز در رسانه های مختلف بکار میرود. در ویکی پدیا تعریفی جامعتر با این مضمون برای تعامل آورده شده است: بَرهَمکُنِش، اندرکُنِش ، هم کُنِشی یا تعامل، عملی است که بین دو یا چند موجودیت، شیء، پدیده، یا فرایند که اثر متقابل برهم دارند رخ میدهد. هنگامی که دو یا چند چیز، به کنش و واکنش (فعل و انفعال) با هم میپردازند، گویند که آنها با یکدیگر برهمکنش (یا تعامل) دارند.
در زندگی انسانها، دو نوع مهارت ارتباطی وجود دارد که شالوده مهارت زندگی افراد است. یکی مهارت ارتباط زبانی و گفتاری و دیگری مهارت ارتباط عملی و کاربردی. از آنجا که اساس زندگی افراد، ارتباط با دیگران است، آنها باید یاد بگیرند که زندگی اجتماعیشان را چگونه پایهریزی کنند و با یکدیگر در تعامل و ارتباط باشند. بنابراین مهمترین بخش زندگی اجتماعی، فراگیری این دو مهارت است.
قرآن، به خلقت گوناگون امتها و ملتها اشاره كرده دلیل این گوناگونی را شناخت ملتها از یكدیگر معرفی می كند (حجرات/ 13). طبیعی است كه شناخت امتها از یكدیگر جز از راه ارتباط، تبادل نظر و گفت وگو امكان نخواهد داشت.
واژه هایی چون رفق، مدارا، و توصیفاتی همانند سهل، یسر، هین، لین، حلیم ومانند اینها در متون دینی و روایی به كار رفته است، و مفاهیمی چونان آسان گیری، بردباری، سعه صدر و… در گستره وسیعی، در مقابل خشونت و تعصب مطرح گردیده است.
در بحث فرهنگ تعامل آنچه بیشترمد نظر است تعامل اجتماعی میباشد و آن عبارت است ازعمل و پاسخ آن عمل از طرف فرد مقابل بصورت عمل متقابل و دو سویه که این امر باعث ایجاد یک نوع رابطه اجتماعی بین آن دو شخص گردد.در زمینه ایجاد و شکلگیری تعامل اجتماعی حضور و وجود اشخاص دیگر نیز ضروری و مهم میباشد به طوری که شخص در رابطه با دیگران باید حضور آنها را مد نظر قرار دهد. برآیند تعامل یا کنش متقابل اجتماعی بوجود آمدن گروه اجتماعی میباشد.
در یک جامعه گروههای گوناگونی را میتوان تعریف و شناسایی نمود ازجمله گرد همایی و جمع شدنهای معمولی وتصادفی افراد که اصطلاحا "تجمع" نامیده میشوند، مانند مسافران یک وسیله نقلیه و یا تماشاگران یک مسابقه و ...؛ نوع دیگر گروه اجتماعی "رده" میباشد که به افراد جمع شده با برخی ویژگیهای مشترک اطلاق میگردد مانند گروههای مردمی، قومی و نژادی و جنسی؛ نوع سوم گروه به افرادی گفته میشودکه در الگوی کنش متقابل بطور منظم و مستمر سهیم هستند. به عبارت دیگرپس ازآنکه بین افراد تعامل اجتماعی شکل گرفت آنها سعی کرده تا موارد مشترک را یافته و تقویت نمایند با توجه به اشتراکات موجود رفته رفته این مجموعه از افراد تشکیل یک مجموعه واحد را داده که از آن تعبیر به "ما" می شود درصورتی که "ما"ی تشکیل شده سطحی و زودگذر باشد رابطه بین افراد به سرعت ازبین میرود یعنی نوع اول ازگروه (تجمع) اما اگر میزان مشترکات به درجهای باشد که موجبات تحکیم روابط افراد را فراهم سازد "ما"ی تشکیل شده تعمیق میگردد و تعامل افراد بایکدیگر تداوم و استمرار می یابد و در این صورت به این تجمع افراد اصطلاحاً گروه اجتماعی گفته میشود.
گروه اجتماعی بمعنی یک گروه کاملا یکسان و شبیه و بدون هیچ اختلاف شکلی و مفهومی نیست بلکه در کنار هم قرار گرفتن آگاهانه افراد در حضور اختلافات موجود میباشد.
تعامل بمعنای قبول کردن رفتارها و آداب وسنن طرف مقابل نیست بلکه احترام به یکدیگر در چهار چوبی معین و رفتاری میانه رو خواهد بود و این همه برای رسیدن به آسایش و آرامش اجتماعی است که بنظر صاحبنظران هدف غایی تمام مکاتب و محافل و جریانهای فکری و اجتماعی و سیاسی است.
مفهوم توسعه از مفاهیم مهم زمان ما است، به طوری که کشورهای دنیا و اجتماعات بشری را بر اساس آن، طبقهبندی می کنند؛ مثلاً کشورها را به توسعهیافته، در حال توسعه و توسعهنیافته طبقهبندی میکنند.
مفهوم توسعه، علاوه بر وضعیت اقتصادی جوامع، میزان نابرابری، وضعیت نیروی انسانی، و وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه را هم مد نظر قرار میدهد؛ به طوری که وقتی کشوری توسعهیافته تلقی میشود که همه ابعاد مختلف جامعه با هماهنگی لازم با هم ارتقا پیدا کند؛ و در عین حال نيز عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در جامعه تحقق بیابد.
درواقع،مفهوم توسعه به فعلیت رسیدن هماهنگ تواناییهای مختلف جامعه را نشان میدهد ومتکی بررهیافتی دارای نظم ازجامعه است. جامعه را میتوان همانند پیکریک انسان در نظر گرفت که اگر یکی ازاندامهای ناهماهنگ بابقیه رشدکند وضعیت نابهنجارو نامطلوبی رارقم میزند درجامعه نیزعدم وجود هماهنگی لازم دررشدابعادمختلف، بدنه جامعه را دچار ناموزونی وتعارضهای مختلف میکند. گاهی ازاین پدیده به عنوان توسعه نامتوازن یا ناموزون یاد میکنند. بنابراین، بهترین وضعیت برای یک جامعه آن است که ابعاد مختلف نظام اجتماعی، هماهنگ باهم رشد یابند که به آن توسعه اتلاق میشود.
به عبارت دیگر، نمیتوان به راحتی ازتوسعه یک بعد جامعه بدون درنظرگرفتن ابعاد دیگرآن صبحت کرد. بدین معنا توسعه ذاتاً پدیده ای همهجانبه است که گاهی ازآن باهمین عنوان «توسعه همهجانبه»نام میبرند.
توسعه شعاریست که همه سازمانها، نهادها،دولتها وحاکمیتها خودرا در راستای وسمت بدست آوردن آن میدانند وخود را در مقایسه با رقبا لایقتر و تواناتر ازدیگران دردستیابی به این مهم میدانند و صد البته کسان وگروهها واحزابی که برای رسیدن به توسعه ظرفیت وتوانایی لازم و همچنین تخصص وشرایط لازم رابرای رساندن جامعه به توسعه درابعاد مختلف آنرا نداشته باشند، دررقابتهای حزبی وانتخاباتی بازنده ودرمقابل احاد جامعه دستی خالی دارند.
آنچه در توسعه اثر گذار و عامل اصلی در بوجود آمدن آن است همان تشکیل گروه اجتماعی و یا "ما" بجای "من" های از هم جداست، فرهنگ تعامل یعنی بوجود آوردن زمینه های لازم از طریق آگاهی بخشی و اعتماد سازی بین آحاد جامعه از هر نژاد و قوم و رنگ و باوری بمنظور تشکیل گروهی اجتماعی دانا و آگاه که منافع اجتماع خود را شناسایی و سهل الوصول ترین راههای دست یابی به آن منافع را میدانند.
بوجود آمدن گروه اجتماعی با ویژگیهای ذکر شده در شهرستانی همچون ارومیه که در نگاهی ظاهر بینانه مملو از اختلاف، گوناگونی و رنگین کمانی از فرهنگها و اقوام و ادیان مختلف است، شاید بنظر بسیار مشکل مینماید لیکن با توجه به اینکه رمز موفقیت هر جامعه ای در کنار هم بودن و با هم بودن و برای هم بودن است و توسعه و پیشرفت با مشارکت آگاهانه و آزادانه آحاد جامعه امکان پذیر است، بر همه شخصیتها، جریانهای فکری منصف و دلسوز، علاقه مندان به پیشرفت این دیار و تمامی ارگانها و مسئولین انتخابی و انتصابی واجب و لازم است ( تلاش در این راستا بهترین معیار سنجش کارایی و دلسوزی برای مسئولین میباشد) تا زمینه لازم را برای بوجود آمدن تعامل در جامعه بوجودآورند و کلیه عوامل موثر و اثر گذار در هر دو جنبه مثبت و منفی در این خصوص راشناسایی و در کنار آگاهی بخشی، اعتماد سازی و رضایتمند سازیاقدام به تقویت و برجسته نمودن عوامل مثبت و تضعیف و از بین بردن عوامل با اثر گذاری منفی نمایند تا فرهنگ تعامل که بنیان توسعه شهری است بوجود و فراگیر گردد و کلیه "من"های موجود در این شهر زیبا در مقابل "ما" ی بوجود آمده رنگ ببازند و کم بیاورند.