:

کسی که نهان و آشکار٬ و کردار و گفتارش تفاوتی نکند٬ به راستی امانتش را ادا و عبادتش را خالص کرده است.


پرتال اطلاع رسانی شورای اسلامی شهر ارومیه
اخبار و رویداد ها
نطق پیش از دستور حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد خلیل پور رئیس شورای اسلامی شهر ارومیه در جلسه امروز صحن شورای شهر:

نطق پیش از دستور حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد خلیل پور رئیس شورای اسلامی شهر ارومیه در جلسه امروز صحن شورای شهر:

نویسنده: آقای نصیرپور/ﺳﻪشنبه, 19 بهمن,1400/دسته ها: اخبار

رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه

نطق پیش از دستور حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد خلیل پور رئیس شورای اسلامی شهر ارومیه در جلسه امروز صحن شورای شهر: 

سخنرانی رهبر انقلاب در 19 بهمن 1395؛ روز نیروی هوایی
خب، ما سال های متمادی است که درباره حادثه‌ بسیار مهمّ نوزدهم بهمن سال ۵۷ جلسه می کنیم و حرف می زنیم و مطلب می گوییم، ولی مطلب -به معنای واقعی کلمه- تمام‌شدنی نیست؛ حرف دراین‌باره زیاد گفته شده امّا حرف های گفتنی بیشتری همچنان وجود دارد. به قول شاعر: یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت. حادثه‌ نوزدهم بهمن در سال ۵۷، یک حادثه تعیین‌کننده بود. نیروی هوایی در دوران رژیم طاغوت، در واقع نزدیک‌ترینِ بخش های ارتش آن روز به دستگاه طاغوت و به نظام سیاسی وابسته‌ به آمریکا بود. هیچ‌کدام از بخش های دیگر ارتش آن روز، به قدر نیروی هوایی مورد اعتماد و اطمینان و امید رژیم طاغوت نبودند. درست از همین بخش، رژیم طاغوت یک ضربه‌ سهمگین خورد؛ این ضربه‌ سهمگین که عرض می کنیم، به معنای واقعی کلمه است؛ یعنی ارتش، با آن نظمی  که درست کرده بودند، با آن فضایی که برای ارتش به وجود آورده بودند، ناگهان جمعی از کارکنان همین ارتش -آن هم از آن بخش حسّاس نیروی هوایی که این‌قدر مورد اعتماد آنها بود- بیایند با امام انقلاب، با رهبر انقلاب بیعت کنند؛ نه مخفیانه، [بلکه] روز روشن، آشکارا و با بلند کردن کارت های شناسایی روی دستشان! بنده آنجا بودم؛ در خیابان ایران که این ها داشتند می ‌آمدند به طرف مدرسه‌ محلّ سکونت امام، همین‌طور گروه‌گروه - مثل گروهان‌گروهان- پشت سر هم حرکت می کردند و شعار می دادند و کارت های شناسایی‌شان را بالای دستشان گرفته بودند؛ خیلی حادثه‌ عجیبی بود؛ یعنی درست مصداق این آیه‌ شریفه:  فَأَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا؛ از آنجایی که در حساب رژیم طاغوت نمی گنجید، ضربه ‌خوردند. در محاسباتشان همه‌چیز را ممکن بود احتمال بدهند، جز این یکی را؛ و درست همین یکی که دورترین احتمال بود، اتّفاق افتاد؛ یعنی نیروی هواییِ ارتش آن روز با آن فرمانده‌ وابسته، با آن وابستگی‌ های گوناگون - با آن وابستگی‌ های فراوان ابزاری و تجهیزاتی و آموزشی و غیره- ناگهان بیاید و در کنار مردم، با امام و با رهبر انقلاب بیعت بکند؛ این ضربه‌ عجیبی بود؛ هیچ انتظارش را نداشتند. ما هم انتظارش را نداشتیم، یعنی انقلابیّون و مؤمنین هم در این طرف صف، چنین انتظاری نداشتند. این درواقع رزق لایُحتسب بود: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب؛ گاهی یک کمکی، مددی، نفَسی، خونی به انسان می رسد از آنجایی که هیچ خیالش را نمی کرد و هیچ در محاسبات او نمی گنجید. برای این جبهه هم رزق لایُحتسب بود. ماها حساب نمی کردیم یعنی اصلاً به ذهن هیچ‌کدام ماها - ملّت ایران و مبارزین و انقلابیّون و امام بزرگوار- چنین محاسبه ای نمی ‌آمد که ممکن است از درون ارتش کسانی [به صحنه] بیایند. البتّه بنده قبل از آن، در مشهد با عناصر بسیار معدودی از ارتش ارتباطات نزدیک دوستانه ای داشتم و می دانستم با ما همفکرند؛ بعضی‌ های دیگر هم در تهران در داخل ارتش بودند که با بعضی از دوستان ارتباطاتی داشتند -اینها بود- امّا اینکه یک‌چنین جمعیّتی با این حرکت عظیم و نمایان بلند بشوند بیایند، این واقعاً رزق لایُحتسب بود؛ قابل محاسبه نبود.

۱۴۰۰/۱۱/۱۸

تعداد نمایش ها (50)/نظرات (0)

کلمات کلیدی:

نوشتن یک نظر

This form collects your name, email, IP address and content so that we can keep track of the comments placed on the website. For more info check our Privacy Policy and Terms Of Use where you will get more info on where, how and why we store your data.
افزودن نظر
آمار بازدید
دی ان ان