دکتر سیامک مختاری : مدیر علمی مرکز مطالعات و پژوهشهای شورای اسلامی شهر ارومیه
شادی گمشده ؛ بیست گام تا رسیدن شادی ؛ قسمت سوم
9.خود بودن
از ديگران عواملي كه موجب شادي ميشود، «خود واقعي» را عرضه كردن است. اينكه نقاب نزنيم و با سناريويي موهوم، براي ديگران نقش بازي نكنيم. بودن و نمودنمان با هم مغايرت نداشته باشند. خيام در رباعيات خود ميگويد: شخصي به ديگري نسبتي داد و او در پاسخ گفت: هر آنچه گويي هستم.«اما تو خود آنچه مينمايي هستي» اين مغايرت بين بود و نمود ما را دچار اضطراب و تلاطم ميسازد. تكلّفهاي زندگي نوعاً از فرو رفتن در قالب ديگران پيدا ميشود. «لئونارد دنيموي» ميگويد: شايد چالاكترين انسان نباشم، شابد بالا بلندترين يا نيرومندترين نباشم، شايد بهترين و زيركترين نباشم، امّا قادرم كارم را بهتر از ديگران انجام دهم و اين كار «هنر خود بودن» است. «گاندی» گويد: شادي وقتي به وجود ميآيد كه پندار، گفتار و كردارتان در يك جهت باشد. سهراب سپهري ميگويد: هر كجا هستم باشم/ آسمان مال من است/ پنجره، فكر، هوا، عشق، زمين، مال من است/چه اهمیت دارد / گاه اگر میرویند / قارچهای غربت؟
10. انديشه و همت بزرگ داشته باشيم ولي با چيزهاي كوچك شاد شويم.
كودكان نوعاً با چيزهاي كوچك شاد ميشوند و دنبال شادكنندههاي بزرگ و مثلاً گرانبها نيستند. با تمرين و عادت ميتوانيم نوعي زندگي كنيم كه اصلاً براي شادي شرط نگذاريم. رسيدن به شادي و خوشبختي يك شرط دارد و آن باور شادي و خوشبختي است. شادی و خوشبختی یک راه مشخص ندارد خودش عین راه است و مسیر.
حافظ گويد:
چو گل گر خردهاي داري خدا را صرف عشرت كن كه قارون را غلطها داد سوداي زر انــدوزي
چو امكان خلود اي دل درين فيـروزه ايوان نيست مجال عيش فرصت دان به فيروزي و بهروزي
به عجب علم نتوان شد ز اسباب طــرب محـروم بيا ساقي كه جاهل را هنی تر ميرسد روزي
حافظ؛غزل:454
11.امور مهم و كم اهميت و بياهميت را به واقع از هم تفكيك كنيم.
ويليام جيمز ميگويد: انسان عاقل كسي است كه ميداند چه چيزي را جدّي بگيرد و يا جدّي نگيرد. حضرت زهرا (س) را پس از ازدواج در فكر ديدند. پيامبر (ص) علتش را پرسيد، عرض كرد: چند سال در خانة شما زندگي ميكردم حالا پس از ازدواج به خانه ديگري نقل مكان كردم. از نشانه های بلوغ عقلانی انسان، ارزشداوری صحیح در جدّی گرفتن امور می باشد. غالباً امور بی اهمیت ذهن و ضمیر ما را به خود مشغول می کنند که ارزش ندارند. برای یک انسان بالغ دنیا با تمام جلوه هایش ارزش دلمشغولی ندارد مگر اینکه به عنوان ابزار برای رسیدن به هدفی متعالی و مخصوصاً سعی در کاهش آلام همنوعان باشد. به مسائل کوچک فکر نکنیم و تدریجاً مسائل دنیوی را کوچک ببینیم
12. در زمان حال زندگي كنيم.
از واژههاي كليدي مثنوي، «وقت» ميباشد:
صوفي ابن الوقت باشد اي رفيق نيست فردا گفتن از شرط طريق
مثنوی معنوی، دفتر اوّل، بیت: 133
ساقیا چون مست گشتی خویش را بر من بزن ذکر فردا نسیه باشد نسیه را گردن بزن
سال سال ماست و طالع طالع زهرهست و ماه ای دل این عیش و طرب حدی ندارد تن بزن
تا درون سنگ و آهن تابش و شادی رسید گر تو را باور نیاید سنگ بر آهن بزن
دیوان شمس ؛غزل:1958
اوشو ميگويد: يگانه راه زندگي، زيستن در زمان حال ميباشد. مخصوصاً باید خود را به گونه ای عادت داد که از یادآوری خاطرات ناخوشایند گذشته اجتناب شود و این مرور خاطرات خود موجب احساس ناخوشایند و زندانی شدن در وقایع گذشته می گردد.در بیت معروفی که به امام علی علیه السلام منسوب است آمده :
ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیكَ فَاَیْنَ؟ قُمْ فَاغْتَنِم الفُرصَةَ بَینَ العَدَمَین
آنچه گذشت، از دست رفت و آنچه میآید كجاست؟ برخیز و فرصت میان دونیستی را دریاب!
عمر خیام نیز گوید:
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن فردا که نیامده ست فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
رباعی :136
كودكان شادند چون در جاري لحظه زندگي ميكنند، بنده كرماند هر كاري ميكنند به خاطر
لذت آن در همان لحظه است نه اينكه دنبال هدف غايي باشند.
فراتر از ابنالوقت بودن، «ابوالوقت» بودن است. يوگاناندا ميگويد: آدمي در زندگي معنوي درست مثل يك بچه خردسال بدون رنجش، بدون وابستگي و سرشار از زندگي و سرور ميشود. داشتن شور كودكان موجب شادي و خرسندي ميشود.
13. آرستگي ظاهر:
استفاده از لباسهايي به رنگ روشن و نيز استعمال بوي خوش، البته در حدّي كه به خودنمايي و «تبرّج» منتهي نشود. موجب ابتهاج و انبساط خاطر می گردد. در سیره پیامبر اکرم(ص) نیز نقل شده است که آن حضرت از لباسهای روشن استفاده می کردند.
آراستگی ظاهر، هم آثار مثبت روحی و روانی بر دیگران دارد و هم آثار مثبتی در خود فرد به وجود می آورد.مرتب بودن و آراستگی ظاهر و پرهیز از هرگونه آشفتگی و پریشانی در درجه نخست، از انسجام فکری و ذوق سلیم انسان، ریشه می گیرد؛ آشفتگی برونی، خود بر آشفتگی درونی دلالت می کند. کسانی که به آراستگی ظاهری بی اعتنا هستند،پیش از آن، باید یک آشفتگی و بی نظمی دورنی را در خود جست و جو کنند؛ در مواردی عدم توجه به مرتب نمودن ظاهر، نشانه ای از ستیز و کشمکش درونی است. در تعالیم اسلامی نیز توصیه شده که خود را افسرده و نامرتّب نشان ندهید: خداوند فرموده:« یَا بَنِى ءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَكُمْ عِندَ كُلِ ّ مَسْجِدٍ ...»؛(ای پسران آدم! زینت خودتان را در هنگام [رفتن به] هر مسجد برگیرید...)؛(اعراف ؛31)
نیز فرموده :«قُل مَن حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزقِ ۚ قُل هِیَ لِلَّذینَ آمَنوا فِی الحَیاةِ الدُّنیا...»؛(بگو چه کسی زینت خدا و روزی پاکیزه را که خداوند برای بندگانش ایجاد کرده، حرام نموده است. بگو آن برای مؤمنان است... )؛(اعراف ؛32)
در روایات نیز، این موضوع مورد توجه قرار گرفته از جمله :«خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست دارد که اثر نعمت خود را بر بنده اش ببیند و تنگدستی و تظاهر به دشواری و فقر را مبغوض دارد». و: «آراستگی از اخلاق مؤمنان است».
و: «لازم است هر یک از شما هنگامی که به دیدن برادر دینی اش می رود خود را آراسته کند همان گونه که برای بیگانه، به جهت آن که او را به نیکوترین وضعیت ببیند، خود را می آراید».
و: «برادر دینی ات را با گشاده رویی دیدارکن» و ...
14. توّجه به اینکه: «اين نيز بگذرد»
افلاطون گويد: اگر مقام تو پائين آمد نا اميد مشو آفتاب هر روز موقع غروب پائين ميرود و بامداد روز ديگر بالا ميآيد. توجه به گذران بودن امور و زندگی موجب قابل تحمّل شدن ناملایمات می گردد. علامه طبا طبائی(ره) مضمون یکی از ملاقات هایش با استاد بزرگ عرفان آیت اله آقاسید علی قاضی را اینگونه به نظم کشیده است:
پیر خرد پیشه و نورانیم برد ز دل زنگ پریشانیم
گفت که در زندگی آزاد باش هین گذران است جهان شاد باش
زآنچه نداری زچه افسرده ای وز غم و اندوه دل آزرده ای
یا چنانکه معروف است:
چنين است رسم سراي درشت گهي پشت بر زين گهي زين به پشت
الحمد لله رب العالمین